تقدیم به تمام عاشقان

تقدیم به تمام عاشقان

به خدا عشق به رسوا شدنش می ارزد و به مجنون و به لیلا شدنش می ارزد

منوي اصلي

آرشيو موضوعي

آرشيو مطالب

لينکستان

ساعت

امکانات


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 90
بازدید دیروز : 360
بازدید هفته : 1681
بازدید ماه : 2768
بازدید کل : 35560
تعداد مطالب : 577
تعداد نظرات : 279
تعداد آنلاین : 1


چگو نه این امر امكان پذ یر می با شد

   اما ...  ا ما  سرانجام طلوع روشنایی به غروب تنهایی تبدیل گشت 

 اما چگو نه این امر امكان پذ یر می با شد .

 بعد از شنیدن خبر بد دوست  د ا شتن (...) از اینكه وی فرد دیگری را دو ست دارد با خود گمان كردم كه به نا گه  تیری از كما نی بدون آنكه به بد نم بر خورد كند به سوی  شیشه قلبم ر ها شد  و شیشه قلبم را برای همیشه شكست . كاش كه سرم می شكست پا یم می شكست دستم می شكست و یا هر جای دیگرم می شكست اما ... امادلم نمی شكست ......  قلبی كه امید ش همان بود   و بس  . از آن پس بر لب من هرگز شادی و خنده  معنی پیدا ننمود.آیا قلب شكسته عا شق را می توان دو باره به هم پیو ند ز د  ؟ پاسخ سوالم را باید از همان فردی كه  د چار این چنین  شكست  شده  جست   .اما  آیا تاكنون پزشكی برای ترمیم این چنین قلبهایی هم ا ندیشه  شده ؟   در پاسخ باید بگویم بله ؟ ...؟  پزشك این چنین قلبهایی همان كسی است كه تیر را از كمان به سوی شیشه قلبم  رها نمود تا شیشه قلبم را بشكند آری او فقط می تواند امیدی دوباره به این چنین قلبها یی  ببخشدكاش كه طبیب قلبم تو می بودی تا تمام درد هایم را درمان می كردی  . ولی آیا چیزی كه شكست با ترمیم  نمودن آن به همان حالت و یا شكل  اول بر می گردد.آیا چنین چیزی ممكن می شود ؟  آری قلب و دل مرد بی صد ا می شكند .

عـــــشق من را هیـــــــچ وقت تدبیر نشد... دست من را هیــــــــچ وقت یاری نبود... 

 گفتی كه شیشه دلم ا حسا س ندارد  ولی  وقتی كه شیشه دلت بخار گرفت رویش نو شتم دو ستت دارم...آرام گریست

پس اگر دیدی روزی نم نم  بارون می باره بدون كه این منم كه رفتم پشت ابرها و از شدت جدایی دلم واسط تنگ آمده و  دارم آروم آروم گریه می مكنم .

ودر پایان باید بگویم :

زخم تــــیر عشق را مرحم نباشد   شاید بر کمان عاشــــــق تیـــری نبــــاید  باشد.

عشق بغضی بود ناگهان شكست      سخت بود اما چقدر آسان شكست

*************

طلوع عاشقان رنگش طلایی است     گرچه آخرش رنج و جدایی است .

كبوتر ها پرواز كردند             جدایی را آغاز كردند .

این صدای  قلب من است كه برایت می تپد

وخلاصه این رمان را اینگونه وصف می نمایم :

دلتنگ تو منم  تو دل گشای دگری        من دست تو می بوسم تو پای دگری

در وادی عاشقان روا كی باشد



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نويسنده: امید و آرزو تاريخ: 21 مهر 1389برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

درباره وبلاگ

مغرورانه اشك ريختيم چه مغرورانه سكوت كرديم چه مغرورانه التماس كرديم چه مغرورانه از هم گريختيم غرور هديه شيطان بود و عشق هديه خداوند هديه شيطان را به هم تقديم كرديم هديه خداوند را از هم پنهان کرديم .

نويسندگان

لينکهاي روزانه

جستجوي مطالب

طراح قالب

© All Rights Reserved to razeeshgh.LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.Com